دو انسان با هزار امید و آرزو براساس فطرت، غریزه، انسانیت، کمالطلبی و تلاش در جهت زندگی بهتر و روزی بیشتر با یکدیگر پیوند و رابطه مقدسی به نام «ازدواج» برقرار میکنند و خانوادهای را تشکیل میدهند که از آن بهعنوان محبوبترین نهاد نزد خدای عزوجل یاد میشود.
براساس تعابیر قرآن کریم و آموزههای اسلام، قرار است زوجین باعث آرامش یکدیگر و افزایش امید و لذت بیشتر از زندگی شوند، بهگونهایکه زینت هم، لباس یکدیگر و اسباب امیدواری و زندگی سالم برای هم باشند، اما چه میشود که در عصر فراصنعتی و در زمانهای که بیشترین هجمهها علیه این نهاد مقدس صورت پذیرفته است، دوام و قوام این نهاد نیز بهشدت کاهش پیدا کرده است و آرامآرام آمار طلاق، خانوادهگریزی، روابط فرازناشویی، تجرد قطعی و... بهشدت افزایش یافته است؟
علاوهبر این، چه اتفاقاتی سبب شده است که بسیاری از خانوادهها گرفتار طلاق عاطفی یا درگیریهای فرسایشی بین زن و مرد شوند و نشانی از آن همه تعبیر محترم و مقدس در رفتار و سبک زندگی عدهای از افراد جامعه (که متأسفانه اکنون پرشمار هم شدهاند) دیده نشود؟ آنچه مسلم است، در ارزشمندی و اصالت ازدواج و تشکیل نهاد مقدس خانواده، هیچ شک و تردیدی وجود ندارد.
عوامل بیشماری سبب این چالشها در زندگیهای امروزی شده است. بخش درخورتوجهی از این عوامل، همان هجمه و شبیخون فرهنگی است که رسانهها و رفتارهای ضداخلاقی غرب وارد میکنند و بنیان خانواده را نشان گرفته و ریشههای آن را آسیب رسانده است، اما این تنها دلیل ماجرا نیست.
باید در رفتار و سبک زندگی رایج در جامعه، تغییرات گستردهای را دنبال و ایجاد کنیم تا بتوانیم همان زندگی ساده، استاندارد و تعالیطلب را که براساس فرمانهای الهی به آن توصیه شدهایم، رقم بزنیم.
یکی از اموری که در طول سالها درمیان زرقوبرق زندگی امروزی به فراموشی سپرده شده یا کمتر به آن توجه شده است، نبود آگاهی و احترام نگذاشتن زن و مرد به حقوق یکدیگر است. رعایت حقوق همسر آنقدر اهمیت دارد که کارشناسان و متخصصان امور ارتباطات و خانواده از آن بهعنوان عامل مهمی برای استحکام پایههای زندگی یاد میکنند. زن و مرد باید نحوه ارتباط و تعامل خویش را بر محور خواستهها و حقوق شرعی و عرفی متقابل، تنظیم کنند تا بدینشکل ضمن ایجاد احترام و اعتماد برای یکدیگر، زمینه ظهور و بروز مهرورزی، علاقهمندی و تکامل را نیز بیش از پیش فراهم کنند.
به بیان دیگر، رعایت حقوق همسر، دستاوردها و پیامدهای فراوانی دارد؛ احترام ایجاد میکند، پایههای اعتماد را استحکام میبخشد و بهدنبال آن، عاطفه و محبت بین زوجین روند تصاعدی به خود میگیرد. با جاری شدن صیغه عقد و پذیرش پیمان ازدواج، دختر و پسر دیروز، زن و شوهر امروز میشوند.
خانواده جدیدی شکل میگیرد و سلول تازهای در پیکر جامعه میروید. گرچه در نگاه خالق حکیم، زن و مرد در گوهر انسانی و روح آسمانی، همتا و همساناند و سهم هریک از حقیقت آدمیت به یک اندازه است، حکمت الهی این گوهر ملکوتی را در دو صدف زمینی با پیکرههای متفاوت و ساختی ممتاز و البته نیازمند به یکدیگر جای داده است.
اسلام مرد را «قوّام؛ الرجال قوامون علی النساء» و زن را «ریحان؛ المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه» معرفی میکند. این بدان معناست که هر یک در جایگاه طبیعی خود در زندگی اجتماعی باید قرار گیرند. به بیان دیگر این واژگان، بیانگر درست دیدن طبیعت آنهاست. ترازوی آنها برابر است؛ یعنی وقتی جنس لطیف و زیبا و عامل آرامش و آرایش معنوی محیط زندگی را در یک کفه میگذاریم و جنس دارای مدیریت و کارکرد و محل اعتماد و اتکا بودن و تکیهگاه بودن برای زن را هم در کفه دیگر ترازو، این دو کفه با هم برابر میشود؛ نه آن بر این ترجیح دارد و نه این بر آن. یکی از عوامل اصلی موفقیت در زندگی زناشویی، روشن شدن سطح توقعات و انتظارات زن و مرد از یکدیگر است. با روشن شدن این موضوع، بهتر میتوان حقوق همسر را رعایت کرد.