مرگ دردناک راننده خودرو ۴۰۵ در محور اسفراین بر اثر آتش گرفتن خودرو کشف ۴.۵ میلیارد ریال ارز قاچاق در تایباد برخورد مرگبار موتورسیکلت با تیر برق با یک کشته و یک مصدوم در مشهد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) درباره «پیمان آخال» در دوره قاجار که مناطقی از شمال‌شرق ایران را جدا کرد | «فیروزه» افتاده از انگشتر خراسان راهکارهایی برای مدیریت ترافیک و کاهش تصادفات در شروع سال تحصیلی | باز آمد بوی ماه ترافیک! جزئیات به‌کارگیری سرباز معلمان برای سال تحصیلی جدید تلاش ۱۲ ساعته آتش‌نشانان مشهد برای اطفای حریق انبار چوب رباط طرق + عکس (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) بیماری‌هایی که مرد‌ها از آن غافل هستند | مردان، ستون‌های قدرت خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سرقت ۵۱ میلیون تومان از بانک سپه مشهد خواص استثنایی یک لیوان شیر چقدر است؟ اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد آیا ۹ تالاب ایران در تابستان جاری خشک شده‌اند؟ ۱۳ هزار معلول در انتظار وصل و واریز مستمری تأمین مایحتاج دانش‌آموزان بهزیستی با اجرای پویش‌های «مشق مهربانی» و «همه حاضر» در کشور | اجرای این پویش‌ها در خراسان رضوی چگونه است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳) | برقراری جوّ پایدار از یکشنبه زائران عمره مفرده ۱۴۰۳ به این توصیه‌های سازمان حج و زیارت توجه کنند جان باختن یک مقنی در کاشمر براثر برق گرفتگی در چاه ۱۵ متری (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) ضرورت اجرای قانون جوانی جمعیت در مشهد شبکه تولید و توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در مشهد کشف و منهدم شد مقامات قضائی خراسان رضوی، پیگیر رفع مشکلات تولید آخرین وضعیت داروی هموفیلی در شهرستان‌ها | در شهرستان‌ها داروی هموفیلی نیست نوجوانان طرفدار نوشت‌افزار با تصاویر مفاخر شناخته‌شده و شهدا هستند
سرخط خبرها

نمایش عادتی اعتیاد‌آور

  • کد خبر: ۲۴۵۹۸
  • ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۳
نمایش عادتی اعتیاد‌آور
عباس عبدی رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران
میان نمایش و زندگی چه تفاوتی وجود دارد؟ هنگامی که در خیابان راه می‌رویم یا در محل کار و خانه حضور داریم، به‌معنای دقیق در حال زندگی هستیم. البته کسی می‌تواند تصویر یا فیلم این رویداد‌ها را بگیرد و پخش کند، ولی این تصویری از زندگی است درحالی‌که نمایش به‌کلی متفاوت است و لزوما بازتاب چندانی از واقعیت ندارد. مثل یک صحنه تئاتر که ۲ نفر در روی صحنه با یکدیگر دوست یا دشمن هستند، ولی هنگامی که به پشت‌صحنه می‌روند، دوستی و دشمنی آنان پایان می‌پذیرد و زندگی خود را آغاز می‌کنند. نکته مهم درک بیننده از نمایشی‌بودن است. بیننده نمایش به‌خوبی می‌داند که ماجرا به‌کلی نمایش است و اگر ۲ نفر که روی صحنه دشمن هستند، در پشت صحنه دوست صمیمی شوند، تعجب نمی‌کند. بازیگر و تماشاگر از این وجه ماجرا آگاهی کامل دارند.
مادرم تعریف می‌کرد پدرش تعزیه‌خوان بود و نقش شمر را بازی می‌کرد. یک بار در روستایشان، حدود ۷۰ یا ۸۰سال پیش تعزیه روز عاشورا را می‌خواندند. برای اولین بار برخی عشایر مسلح اطراف روستا نیز برای دیدن تعزیه آمده بودند. هنگامی که شمر روی سینه امام حسین (ع) می‌نشیند، برای جذاب‌کردن تعزیه به‌نحوی عمل می‌کنند که پارچه‌ای روی صورت امام انداخته و از زیر آن سر یک عروسک آلوده به آب‌آلبالو را که قطره‌چکان بوده بیرون می‌آورند تا بر سر نیزه کنند. در همین هنگام مهمانان حاضر که فاصله داشتند و متوجه ساختگی و نمایشی‌بودن ماجرا نبودند، یک‌باره سلاح‌های خود را برمی‌دارند و برای کشتن شمر یا همان پدربزرگ بنده حمله می‌کنند که به‌نحو معجزه‌آسایی پدربزرگ نجات پیدا می‌کند و مردم آنان را مجاب می‌کنند که نگران نباشید امام کشته نشده است! یادم می‌آید که عکس این مطلب را هم در یکی از نمایشنامه‌های غلامحسین ساعدی (اگر اشتباه نکنم) خوانده بودم، نامش را به‌یاد ندارم، که یک‌باره بازیگر نمایش با اسلحه‌ای که قرار بوده نمایشی باشد، ولی واقعی بوده است، به‌سوی تماشاگران آتش می‌گشاید و صحنه نمایش تبدیل به صحنه زندگی
می‌شود!
این حالا قضیه جامعه ایران است. با وجود رسانه ملی، مرز نمایش و زندگی مخدوش شده است. کرونا این مرزبندی را بیش‌ازپیش مخدوش کرده است. علت این است که ماهیت این دستگاه بی‌طرفی و پرسشگری و بازتاب‌دهنده واقعیت زندگی نیست، بلکه یک دستگاه برای نمایش و فاقد اصول حرفه‌ای و بی‌طرفی نسبی رسانه‌ای است. به‌همین علت می‌بینیم که در فضای تأثرآور کرونایی، تعداد زیادی افراد به در خانه‌ای رفته‌اند و با حضور تصویربردار (!) یک خانم مغموم لای در را باز می‌کند و یک بسته کوچک را با حجب‌وحیای تمام به آن زن صدقه می‌دهند! درحالی‌که در ماهیت عمل حجب‌وحیایی دیده نمی‌شود! چنین وضعی را فقط در نمایش می‌توان تصور کرد، درحالی‌که برخی افراد آن را زندگی تصور می‌کنند. در این ساختار زندگی تبدیل به نمایش و نمایش همان زندگی شده است. یا آن دیگری بدون هیچ ضابطه علمی صحنه‌آرایی می‌کند و دستگاه کرونایاب (!) را رونمایی می‌کند و احتمالا انتظار دارد که جایزه بزرگ‌ترین اختراع نیز نصیب
او شود. هدف این دستگاه تبلیغاتی، گمراه‌کردن مخاطب است. هنگامی که برخی افراد تصویر جامعه خود را از درون این جعبه یا صحنه نمایش ببینند، روشن است که دچار توهم و خیال می‌شوند، زیرا زندگی واقعی متفاوت از آن نمایش‌های متوهمانه است. مسئله این است که مخاطبان مدت‌های مدیدی است متوجه شده‌اند که همه این ماجرا یک نمایش است و هر برنامه‌ای به‌ظاهر جدی‌تر ارائه شود، در اصل نمایشی‌تر تلقی و برداشت خواهد شد و برعکس. به‌همین علت است که قالب‌های نمایشی این رسانه را جدی‌تر می‌دانند و از آن برداشت‌های بهتری برای فهم جامعه و زندگی می‌کنند.
نتیجه این وضع خطرناک است. آنان که نمی‌دانند این‌ها نمایش است، محصولات آن را واقعی و زندگی جاری تلقی می‌کنند و آنان که به نمایشی‌بودن این محصولات ایمان دارند، واقعیت را از جای دیگری کسب می‌کنند. در نتیجه ۲ جامعه با ۲ نوع ارزیابی و ۲ نوع داوری خواهیم داشت که هیچ امکانی برای گفتگو و تفاهم با یکدیگر ندارند. نه‌تن‌ها نقطه اشتراک آن‌ها کم است، بلکه نوعی نفرت و بدگمانی میان آنان حاکم می‌شود. عادت به نمایش، موجب اعتیاد می‌شود و زیان‌بار است. اگر فکر می‌کنید که به‌صورت موقتی می‌توان با استفاده از نمایش بر زندگی غلبه کرد، اشتباه است! تکیه بر نمایش اعتیادآور است! آنان که تا حالا نخود هر آشی می‌شدند و فلسفه و عرفان و جامعه‌شناسی و سیاست و اقتصاد و فناوری و... را صحنه نمایش‌های خود می‌دانستند، اکنون حتی بازی‌کردن با جان مردم را از طریق ورود به درمان نیز می‌خواهند به یک صحنه نمایشی جدید تبدیل کنند؛ و چنین مباد! این صحنه نمایشی خطرناک است!
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->