هشتم مهرماه در تقویم فرهنگی ایران بهنام «روز بزرگداشت مولانا» شناخته میشود. جلالالدین محمد بلخی که در جهان روزگار ما با نامهای «مولوی»، «مولانا» یا بهقول فرنگیها «رومی» شهرت یافته، سال ۶۰۴ هجریقمری در شهر بلخ از توابع سرزمین خراسان بزرگ چشم بهدنیا گشوده و سال ۶۷۲ هجریقمری در قونیه از توابع سرزمین آسیای صغیر از دنیا رفته است. او یکی از بزرگترین شاعران ایرانی مشهور در جهان است و آثار او از اقبال بینظیری در میان فرهنگدوستان و ادبدانان و عرفانشناسان دنیا برخوردار است.
مولانا که ترجمه آثارش، بهویژه کتاب «مثنوی معنوی»، او بهعنوان پرفروشترین کتاب سالهای پایانی قرن بیستم و سالهای ابتدایی قرن بیستویکم مطرح است، بهگفته استاد محمدرضا شفیعیکدکنی در مقدمه کتاب «موسیقی شعر»، «شاعرترین شاعران جهان» است. یکی از امتیازهای مولانا، علاوه بر شهرت آثار، شهرت داستان پرماجرای زندگی اوست؛ از تولد در خراسان تا مهاجرت او به آسیای صغیر و آشنایی با شمس تبریزی و تغییر جهت زندگی او از عرفان زاهدانه بهسوی عرفان عاشقانه و شیفتگی بیکرانهاش به پیرمرد تبریزی و سرودن غزلهای «دیوان شمس» و سوختگی او در فراق شمس و سرودن «مثنوی معنوی» بهخواهش یکی از مریدانش بهنام حسامالدین چلبی و ناتمامماندن این اثر با مرگ شاعر.
مولانا علاوه بر اینکه یکی از شاعران بزرگ فارسیزبان ایرانی و بهقول استاد محمدعلی اسلامیندوشن، یکی از «چهار سخنگوی وجدان ایرانی» است، خود عارفی وارسته و والامقام نیز بهشمار میآید و یکی از بزرگترین عارفان مسلمان و بنا بهقولی واپسین عارف بزرگ ایرانی است و خیلیها عرفان بعد از مولانا را عرفانی مبتذل و تکرار سخنان مشایخ پیشین میدانند. مقام والای مولانا در شعر و عرفان بهشکلی است که نمیتوان بهیقین گفت که او «شاعرِ عارف» است یا «عارفِ شاعر».
علاوه بر «مثنوی معنوی» و «غزلیات شمس» بهعنوان آثار منظوم مولانا، سه اثر منثور دیگر بهنامهای «فیه ما فیه»، «مجالس سبعه» و «مکتوبات» از این شاعر بزرگ باقی مانده است و در مجموع، این پنج اثر مولانا مهمترین آثار ادبیات عرفانی ایرانی نیز بهشمار میروند.
«مثنوی معنوی» که مهمترین اثر مولاناست، منظومهای حدودا ۲۶ هزاربیتی در شش دفتر است که مولانا آن را بهدرخواست حسامالدین چلبی سروده است و حسامالدین آن را مکتوب کرده است. در این اثر که حاوی اندیشههای عرفانی مولاناست، حقایق عرفان اسلامی در قالب داستانهای منظوم و بهسبک «داستان در داستان» بیان شده است. صاحبنظران «مثنوی معنوی» را بزرگترین اثر ادبیات عرفانی ایران و جهان دانسته و آن را «دایرهالمعارف عرفان اسلامی» نامیدهاند. «مثنوی» با منظومه هجدهبیتی معروف «نینامه» (بشنو این نی، چون شکایت میکند/ از جداییها حکایت میکند...) آغاز شده و با داستانی ناتمام بهپایان رسیده است. سالهای سال، بهترین چاپی که از «مثنوی معنوی» محل مراجعه همگان و معتبرترین متنشناسی از این کتاب بهشمار میرفت، تصحیح رینالد نیکلسون بود، تا اینکه استاد محمدعلی موحد که یکی از بزرگترین پژوهندگان در ادبیات عرفانی است، چندی پیش تحقیق و تصحیح تازهای از «مثنوی معنوی» منتشر کرد که بهمراتب از چاپ نیکلسون معتبرتر و دقیقتر است.
«غزلیات شمس» که با نامهای دیگری از جمله «دیوان شمس تبریزی»، «کلیات شمس تبریزی» و «دیوان کبیر» نیز خوانده شده، اثر دیگری از مولاناست که در بردارنده حدود ۴۰ هزار بیت از غزلها و ترکیبات و ترجیعات و رباعیات مولاناست. اگر «مثنوی معنوی» را آیینه اندیشههای عرفانی مولانا نامیدیم، «غزلیات شمس» را باید آیینه احساسات و عواطف و حالات عرفانی مولانا بنامیم؛ «مثنوی» محصول خودآگاهی مولانا و «غزلیات» محصول نوعی از ناخودآگاهی عرفانی اوست. دلیل نامگذاری این دیوان که سروده مولاناست، اما بهنام شمس است نیز این است که مولانا غزلهای این دیوان را تحت تأثیر عشق عرفانی پرجذبه خویش به شمس تبریزی سروده و بهجای نام خویش نام شمس را در بیت پایانی اکثر غزلها آورده است. بهترین چاپ کامل «غزلیات شمس» تا کنون تصحیح زندهیاد استاد بدیعالزمان فروزانفر است؛ هرچند استاد شفیعیکدکنی نیز در دهههای اخیر تحقیقات مفصلی را در حوزه متنشناسی «غزلیات شمس» انجام داده و تا کنون دو کتاب گزیده از این اثر نیز منتشر کرده و علاقهمندان را در انتظار انتشار چاپ تصحیح کامل خود از «غزلیات شمس» نگه داشته است.
کتاب «فیه ما فیه» نیز مهمترین اثر منثور مولاناست. این کتاب که محتوی ۷۱ بخش است، در واقع مجموعهای از تقریرات مولانا در مجالس درس اوست که در طول ۳۰ سال برای شاگردان و مریدانش بیان کرده است. نثر این اثر ساده و روان و نزدیک به زبان گفتار و در بر گیرنده سخنانی در عرفان و اخلاق است. این کتاب نخستین بار با تصحیح انتقادی زندهیاد استاد بدیعالزمان فروزانفر منتشر شده و اگرچه بعد از این چاپ بارها و با تصحیح و تحقیق دیگران نیز بهچاپ رسیده، اما همچنان چاپ فروزانفر بهترین و معتبرترین تحقیق در متنشناسی این کتاب و محل مراجعه پژوهشگران و علاقهمندان بهشمار میرود.
«مجالس سبعه» که مجموعه ۷ خطابه مولانا در پند و اندرز مریدان و شاگردان است، نام کتاب منثور دیگر مولاناست که در آن علاوه بر پند و اندرزهای اخلاقی و عرفانی، تفسیر آیات قرآن و احادیث نبوی با استفاده از مفاهیم عرفانی و نیز اشاراتی به اشعار شاعرانی از جمله سنایی و عطار بهزبانی ساده و روان و خطابی بیان شده و یکی از مهمترین آثار ادبیات فارسی در حوزه بلاغت خطابه و منبر است. طبق نقل معروف، مولانا این مجالس خطابه را بهخواهش یکی از یارانش بهنام صلاحالدین زرکوب برگزار میکرده است. نسخهها و چاپهای چندی از «مجالس سبعه» در دست است، اما بهترین و معتبرترین چاپ این اثر با تصحیح و تحقیق دکتر توفیق سبحانی منتشر شده است.
«مکتوبات» که در ادبیات فارسی به «مکاتیب» هم مشهور است، نام یکی از دیگر آثار مولاناست که در آن ۱۵۰ نامه او به افراد همروزگارش از جمله برخی مریدان و شاگردان و خویشان و بزرگان و صاحبمنصبان گنجانده شده است. بررسی این نامهها برای پیبردن به سلوک اجتماعی مولانا حائز اهمیت است. نامهها بهزبان فارسی و با نثری تقریبا فنی بهشیوه مکاتبات دولتمردان و پادشاهان نوشته شده و با عنوان «مکتوبات مولانا جلالالدین رومی» بهتصحیح دکتر توفیق سبحانی چاپ و منتشر شده است.
علاوه بر متن آثار مولانا که بهشکل مذکور در دست ماست، شرحهای بسیاری بر آثار مولانا بهویژه دو اثر منظوم وی یعنی «مثنوی معنوی» و «غزلیات شمس» نوشته شده است. سنت شرحنویسی بر این دو اثر مولانا قدمتی دیرینه دارد و شاید گزافه نباشد اگر بگوییم از زمان حیات مولانا و توسط شاگردانش آغاز شد و قرنها ادامه پیدا کرد تا به روزگار ما رسید. «شرح مثنوی» نوشته شخصی بهنام احمد رومی که معاصر فرزند مولاناست، «جواهر الاسرار و زواهر الانوار» نوشته کمالالدین حسین خوارزمی، «اسرار الغیوب» نوشته خواجه ایوب، «شرح مثنوی» نوشته عبدالعلی بحرالعلوم، «شرح اسرار» نوشته حاجملاهادی سبزواری، «فاتح الابیات» نوشته اسماعیل انقروی، «المنهج القوی» نوشته یوسف بن احمد مولوی، «شرح مثنوی» رینالد نیکلسون و... تنها نمونهای از شرحهای «مثنوی معنوی» است که از قرن هشتم تا روزگار ما بهرشته تحریر درآمده است.
اما در روزگار ما شاید کسی بهاندازه زندهیاد استاد بدیعالزمان فروزانفر عمر بر سر این کار نگذاشته است. قول مشهوری از استاد نقل میشود که گفته بود در ۳۰ سال پایانی عمر خویش آنچنان بهکار تحقیق در آثار مولانا و شرح و تفسیر و تدریس آن مشغول بوده که وقت دیگری برای کار دیگری نداشته است. کتاب سهجلدی «شرح مثنوی شریف» که فقط شرح بخشی از دفتر اول «مثنوی» است و نیز کتاب «احادیث مثنوی»، هر دو تألیف بدیعالزمان فروزانفر، محصول ۳ دهه از عمر پربرکت این استاد فقید است که صرف کار تفسیر شعر مولانا شده است.
استادان بزرگ دیگری نیز پس از فروزانفر در شرح «مثنوی معنوی» و «غزلیات شمس» کتابهای ارزشمندی نوشتهاند که از آن جمله میتوان به زندهیاد استاد عبدالحسین زرینکوب (بهویژه با دو کتاب «سر نی» و «بحر در کوزه»)، زندهیاد استاد سیدجعفر شهیدی (با کتاب «شرح مثنوی» در ادامه «شرح مثنوی شریف» فروزانفر)، استاد محمدرضا شفیعیکدکنی (با شرح و تعلیقات «گزیده غزلیات شمس»)، دکتر کریم زمانی (با کتابهای «شرح مثنوی معنوی» و «شرح غزلیات شمس»)، دکتر محمد استعلامی (با کتاب «شرح مثنوی») و... اشاره کرد.
اما یکی از ارجمندترین نامهایی که در روزگار ما با مولاناپژوهی گره خورده است و هر کس میخواهد شعر و اندیشه مولانا را بهتر و دقیقتر بفهمد از مراجعه به آثار تحقیقی او ناگزیر است، استاد دکتر محمدعلی موحد است. دکتر محمدعلی موحد که متولد سال ۱۳۰۲ در شهر تبریز است که «هر کجا هست خدایا بهسلامت دارش!»، یکی از بزرگترین پژوهشگران در حوزه ادبیات عرفانی است و علاوه بر آن، یکی از تاریخنگاران و حقوقدانان و مترجمان مهم معاصر نیز بهشمار میرود که آثار مکتوب زیادی در این حوزهها و نیز درباره ملیشدن صنعت نفت از او بهیادگار مانده است. عنوان بخشی از کتابهای این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی که یا درباره مولاناست یا به شناخت بهتر مولانا کمک میکند، از این قرار است: تصحیح و تعلیق «مقالات شمس تبریزی»، «خُمی از شراب ربانی» (گزیده مقالات شمس)، «اصطرلاب حق» (گزیده فیهمافیه)، «شمس تبریزی»، «شمس پرنده» (۴۸ غزل دیوان شمس تبریزی)، «باغ سبز» (گفتارهایی درباره شمس و مولانا)، «قصه قصهها» (کهنترین روایت از ماجرای شمس و مولانا)، تصحیح و تعلیق «ابتدانامه» اثر محمد بن محمد سلطانولد، «در جستجوی آینه» (گزیده مقالات شمس تبریزی)، «تماشای خورشید» (گزیدهای از مقالات شمس تبریزی)، تصحیح «رساله در مناقب خداوندگار» اثر فریدون سپهسالار و....
اما بیتردید مهمترین اثر استاد محمدعلی موحد در مولاناپژوهی، تصحیح «مثنوی معنوی» است که چاپ نخست آن در سال ۱۳۹۶ منتشر شد و معتبرترین چاپ «مثنوی» مولاناست. پس از انتشار تصحیح رینالد نیکلسون از «مثنوی معنوی» در سالها پیش، با توجه به مشکلاتی که این چاپ داشت، همواره آرزوی بزرگان حوزه ادبیات این بود که چاپ دقیق و معتبری از «مثنوی» با متنشناسی درست و از روی منابع اصیل منتشر شود که این آرزوی دیرینه با انتشار اثر دکتر محمدعلی موحد به تحقق رسید.
استاد موحد که در سالها و دهههای اخیر بهطور مستمر مشغول تحقیق در ادبیات عرفانی بود، چه در مقدمه «مقالات شمس تبریزی» و چه در نوشتههای دیگر گفته بود که فهم درست «مثنوی» بدون استفاده از آثار منثور او و نیز بدون مراجعه به «مقالات شمس تبریزی» غیرممکن است، اما تأکید میکرد که قدم نخست در این راه دستیابی به متن درستی از این اثر مولاناست. این استاد که خود کمر همت به تحقیق در آثار منثور مولانا و نیز در سخنان شمس تبریزی بسته و محصول این همت را در تصحیحها و گزیدههایی منتشر کرده بود و از این طریق میخواست راههایی به فهم درست «مثنوی معنوی» بگشاید، مهمترین قدم را نیز خود برداشت و اقدام به متنشناسی و انتشار متن اصیل و معتبری از شاهکار مولانا کرد و اینک بهجرئت میتوان گفت کسانی که به شرح و تفسیر شعر مولانا علاقه دارند، با استفاده از این آثار میتوانند قدم در راهی روشن بگذارند که بههمت بزرگمردانی همچون استاد موحد هموار
شده است.
در پایان این یادداشت، بخشی از سخنان دکتر محمدعلی موحد درباره تصحیح «مثنوی معنوی» را که در یکی از جلسات رونمایی این کتاب بیان شده است، بازخوانی میکنیم: «کار در مورد مثنوی در ایران بسیار بود، اما تا زمان معاصر شرح کاملی از مثنوی نداشتیم. یادداشتهایی بود و معانی بیتهایی، ولی شرح کل مثنوی خیر. شرح مثنوی بهنظر آسان میآید. برای اینکه بخواهیم اصل مطلب را از این کتاب دریابیم، باید شرحش را بخوانیم. میخواهیم بدانیم محتوا و مضمون مثنوی چیست، نه لفظ مثنوی! زیرا لفظ مقدمهای برای وصول به آن مغز و اصل است... هر شارحی برای تشریح متن باید ابتدا متن را ثبت بکند و بعد شرح آن را بنویسد... میخواستیم یک نسخۀ استاندارد و معیار بهدست بیاوریم؛ بهطوریکه مبتدیان باذوق را هم بهکار آید و از طرفی دیگر منبعی مورد تحقیق برای محققان مثنوی باشد... ما در مثنوی تصحیحی خود، منابع ۱۵ سال نخست پس از تألیف مثنوی را انتخاب کردیم، چون در اینگونه منابع امکان نداشته است که هر کسی بتواند مطابق ذوق خود قرائت تازهای پیشنهاد کند...»