اسم من الهام است و خیلی خوشحالم که دیگر به سن تکلیف رسیدهام و توانستم امسال برای اولینبار یک روزهی کامل بگیرم.
کد خبر: ۱۵۰۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۳۱
این یعنی اوج بدشانسی! با لبان ورچیده به پنجتومانی کمی چروک و چسبزدهای که خاله به من داد نگاه کردم.
کد خبر: ۱۵۰۵۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۹
شاید همهی ما اسم ننهبهار و عمو نوروز را شنیده باشیم اما هیچوقت فکرش را هم نمیکنیم که آنها واقعا وجود داشته باشند.
کد خبر: ۱۵۰۵۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۷
هوا روشن و آرام بود. به نظرم از آن روزهای خوبی میآمد که آدم دلش میخواست بیدلیل برود بیرون و قدم بزند.
کد خبر: ۱۴۸۷۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۱
هستی نگاهم میکند. از طرز نگاهش کمی میترسم. احساس میکنم مثل هیپنوتیزمشدههاست.
کد خبر: ۱۴۱۷۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۴
خیلی خوشحال بودم، آنقدر که اگر جام قهرمانی المپیک را بالای سر برده بودم، شاید آنقدر خوشحال نمیشدم!
کد خبر: ۱۳۴۳۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
نگاهم به انارهای سرخ روی درخت گیر کرده بود. انارها زیر آفتاب برق میزدند.
کد خبر: ۱۳۵۱۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
اولش همهچیز یک شوخی بود، یک شوخی جذاب و دوستداشتنی.
کد خبر: ۱۳۵۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۸
هر سال ماه محرم و صفر که میرسد، تکیه میشود جای همهی اهل محل.
کد خبر: ۱۲۵۴۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۴