به گزارش شهرآرانیوز، مهر ماه سال ۱۳۶۰ با گذشت یک سال از آغاز جنگ تحمیلی، آبستن حوادثی گوناگون بود. عزل ابوالحسن بنی صدر این فرصت را به نیروهای نظامی ایران داد تا با هماهنگی و هم افزایی، امکان انجام عملیاتهای تهاجمی را به دست آورند. در این بین، عملیات ثامن الائمه با هدف شکست حصر آبادان طراحی و با محوریت لشگر ۷۷ پیاده خراسان انجام شد و موفقیتی تاریخی برای ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای بسیج مردمی به ارمغان آورد.
پس از انجام این عملیات و آزادسازی بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده ایران، چند تن از فرماندهان عالی رتبه در ارتش و سپاه و وزارت دفاع ملی جهت بررسی ابعاد عملیات و ارائه گزارش به فرماندهی کل قوا، عازم منطقه عملیات میشوند. سرتیپ، ولی الله فلاحی، سرهنگ جواد فکوری، سرهنگ موسی نامجو، سرهنگ یوسف کلاهدوز و پاسدار محمد جهان آرا راهی عملیاتی بی بازگشت شدند.
طی یکسالی که از آغاز دفاع مقدس میگذشت، نیروهای مسلح ایران برخلاف خیال پردازیهای صدام حسین مبنی بر تسخیر ایران در کمترین زمان ممکن، دفاع جانانهای نشان دادند و ظرف همین مدت اندک، کمر نیروی دریایی عراق شکست و تا پایان جنگ نیز احیا نشد. از سوی دیگر، جنگندههای نیروهای هوایی ارتش با انجام دو عملیات بزرگ «کمان ۹۹» و «اچ.۳» بیش از ۶۵ درصد خسارت تجهیزات هوایی را به رژیم بعث وارد کردند تا معادلات دیکتاتور بعثی برهم بخورد. در راه کسب موفقیتهایی که بیان شد، نقش فرماندهی فکوری، نامجو، فلاحی، کلاهدوز و جهان آرا بر کسی پوشیده نبود و همین اقدامات مستمر اتاق جنگ ایران، نبرد را به نفع کشور تغییر داد.
ایران که تا پیش از شکست حصر آبادان، عملیات تهاجمی گستردهای را علیه دشمن بعثی انجام نداده بود، اینک معادلات جنگ را برهم زده بود و این امید میرفت تا خرمشهر نیز آزاد شود. اما حادثه بعد از ظهر ۷ مهر ۱۳۶۰، شوک بزرگی به جبهههای جنگ وارد کرد.
هواپیمای سی-۱۳۰ در ساعت ۱۲:۳۰ از فرودگاه مهرآباد پرواز و پس از سه ساعت و سی دقیقه و پرواز در مسیر تهران-بوشهر-اهواز در فرودگاه اهواز فرود آمده بود. این هواپیما، پس از حدود یک ساعت و ۱۵ دقیقه توقف در اهواز، در حالیکه حامل پیکر ۳۲ کشته، ۲۷ مجروح جنگی، ۴۰ سرنشین و ۹ خدمه پروازی و در مجموع، ۷۶ سرنشین، اهواز را به مقصد تهران ترک کرده بود. پس از حدود یک ساعت از آغاز پرواز و در فاصله ۳۰ مایلی تهران، اجازه نزول به ۸۵۰۰ پایی به خلبان داده شد. خلبان یکم پرواز، عبور از ارتفاع ۱۱ هزار پایی را گزارش کرد، اما لحظاتی بعد، با تماس با پایگاه یکم ترابری اعلام کرد که برق هواپیما قطع و کلیه موتورها خاموش شدهاند.
لحظاتی بعد و با تصمیم کادر پرواز برای انجام فرود اضطراری در منطقهای بیابانی در نزدیکی میدان تیر کهریزک، هواپیما با چرخهای نیمهباز به حالت «فرود سخت» با سرعت حدود ۸۰ نات با زمین خاکی برخورد کرد. بلافاصله پس از برخورد، چرخهای هواپیما جمع شده و هواپیما بر روی شکم خزیده و پس از طی حدود ۱۰ متر با خاکریز قناتی متروکه برخورد کرد. در نتیجهاین برخورد، هواپیما روی بال چپ رفته و ملخ موتور شماره یک و نوک بال چپ به زمین برخورد کرده و سبب شکافتن بال چپ، ریزش بنزین و آتشسوزی در قسمت انتهایی بال شده و هواپیما حدود ۲۰۰ متر روی شکم خزیده و دُم و بدنه آن در مسیر آتشسوزی حاصله از ریزش بنزین از بال چپ قرار گرفته و تمام هواپیما دچار حریق شده و سبب بسته شدن راه نجات بازماندگان میشود.
اینک ۴۱ سال از حادثه میگذرد. عمق فاجعه در آن روز بدین شکل بود که با شهادت این فرماندهان، قوای مسلح ایران در یک روز تمام فرماندهان ارشد خود در سطح فرمانده نیرو و وزیر دفاع را از دست داد و با خلاء فرماندهی مواجه شد.
گفتههای بسیاری در مورد چرایی حادثه بیان شده است، اما تاکنون پاسخ درستی به دست نیامده و این حادثه غم انگیز، چونان رازی سر به مهر باقی مانده است.
در آن زمان، دلیل سقوط این هواپیما، حمله هواپیماهای نیروی هوایی عراق عنوان شد؛ اما خدمه پرواز، اظهار داشتهاند که پس از وقوع یک انفجار، توانستهاند هواپیما را در حوالی کهریزک بر روی زمین بنشانند؛ هرچند بهعلت شدت برخورد با زمین، بسیاری از مسافران آن کشته شدند.
تیمی از نیروی هوایی ارتش ایران به رهبری سرهنگ خلبان بهمن فرقانی، این سانحه را بررسی کردند. این گروه، فرضیه خرابکاری، یا ساقط شدن هواپیما توسط پدافند خودی را بر اساس اسناد و شواهد، رد کرده، و علت سانحه را قطع برق هواپیما، بهدلیلی نامشخص و اشتباه خدمه پرواز در واکنش مناسب و رفع ایراد و فرود اضطراری معرفی کردند.
کمک خلبان پرواز که اینک در قید حیات میباشد در مورد آن لحظات گفته است: «پس از ترک اهواز همه چیز مرتب بود تا حدود ساعت ۸ شب به نزدیک کوههای حسنآباد قم رسیدیم. در این زمان سیستم برق هواپیما بهطور کامل از کار افتاد و تاریکی همه جا را فراگرفت و تنها چراغهای حرم عبدالعظیم دیده میشدند. بر اثر قطع برق، موتورهای هواپیما نیز خاموش شدند و سیستم هیدرولیک هدایت از کار افتاد.»
خلبان پرواز نیز در خاطراتی گفته است: «پس از بلند شدن از فرودگاه و طی مسافتی، ناگهان صدای انفجاری که ناشی از خرابیهای برق بود بلند شد و به دنبال آن، چهار موتور هواپیما از کار افتاد.»
این گمان میرود که شهید فکوری فهمیدهاست مشکل فراتر از قطع برق است. از آنجا که فرمان هواپیما تریم شده بود هواپیما با سرعتی آهسته و بهطور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد.
یکی دیگر از تحلیلهای مطرح شده در مورد علت سقوط هواپیما مربوط به اظهارات ناخدا هوشنگ صمدی است. وی علت سانحه را شلیک پدافند خودی دانسته و میگوید: «هواپیما را با موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند. در آن زمان من و یکی دیگر از فرماندهان ارشد نیز قرار بود با این هواپیما به تهران بیاییم».
سالهای زیادی از این حادثه گذشت و شاید طعم شیرین پیروزی در عملیات ثامن الائمه (ع) با خبر شهادت فرماندهان ارشد جنگ، به کام تاریخ تلخ شد. اما یاد این فرماندهان شجاع و عملکرد آنان از تاریخ پاک نخواهد شد.