معصومه متیننژاد | شهرآرانیوز؛ خُلق ندارد و دائم با بقیه اعصابخردی میکند. حتم دارم با همسرش به مشکلی برخوردهاست. کمی که آرام میگیرد، به شوخی سرصحبت را باز میکنم: «باز کی اسبت رو یابو خونده؟» سر درددلش باز میشود: «کمک کردن پیشکش؛ نخواستم. آدم رو لااقل درک کن!» باتعجب میگویم: «با منی؟» دوباره پرخاش میکند: «نه، بابا! شوهرم رو میگم. صدبار بهش گفتم این روزا بیشتر ملاحظهام رو بکن. فکر میکنه بهانه میارم.» تازه میفهمم این همه پرخاش و ناراحتی که ازصبح دارد، بهخاطر حساس بودن و تغییرات خُلقی ناشی از سندرم پیشازقاعدگی است و با آتشی که همسرش روشن کرده، حالا حالاها باید تبعاتش را تحمل کنیم.
از او میخواهم یکبار برای همیشه بنشیند و باهمسرش درباره مشکلات و اختلالاتی حرف بزند که در این دوران برایش پیش میآید، چون خیلی وقتها درک نشدن بیشتر آزاردهنده است تا عوارض و اختلالاتی که سندرم پیشازقاعدگی ایجاد میکند. این درک نشدن هم در بیشتر وقتها از بیاطلاعی است و این وظیفه خود ماست تا اطرافیانمان را دراینباره آگاه کنیم. اگر میخواهید دراینباره بیشتر بدانید، حتما این مطلب را بخوانید که چکیدهای از گفتوگوی ما با دکتر زهره معینی، روانشناس و مشاور خانواده است.
سندرم پیش ازقاعدگی به مجموعه نشانگانی گفته میشود که بیش از ۹۰ درصد زنان در دوره باروری خود آن را تجربه میکنند. اختلالاتی جسمی و روحی که بین پنج تا یازده روز پیش از شروع قاعدگی رخ میدهند و با قاعدگی هم معمولا تمام میشوند.
سندرم پیشازقاعدگی با اختلالات روحی و جسمی زیادی همراه است که هرفرد نوع متفاوتی از آن را تجربه میکند، مانند بیقراری و اضطراب همراه با تنش، تغییرات خلقی و رفتاری مثل میل به گریهکردن، احساس خشم، افزایش تعارضهای بین فردی، کاهش علاقه به فعالیتهای روزانه که گاهی با کنارهگیری فرد از روابط اجتماعی همراه است، نداشتن تمرکز، خستگی زیاد، اختلالات خواب، کاهش انرژی جسمانی، احساس از پا افتادگی، نداشتن کنترل و تغییرات جسمی آشکار مانند حساسیت بیش از اندازه، سردرد، دلدرد و افزایش وزن. دربین همه این نشانهها، گاهی برخی با اختلالاتی روبهرو هستند که بسیار نگرانکننده است و نیاز به مداخله درمانی دارد، نظیر:
ماساژ، حمام آبگرم، تنظیم قندخون، مصرف مکملها، کاهش مصرف نوشیدنیهای کافئیندار و ورزشکردن از راهکارهایی هستند که با تغییر سبک زندگی به کاهش عوارض جسمی سندرم پیشازقاعدگی کمک میکنند. عوارضی که بیتوجهی به آنها میتواند زمینه بروز اختلالات روحی را بیشتر کند، برای نمونه کسی که از دلدرد یا کمردرد شدید رنج میبرد، نوسانات خلقی زیادی هم دارد و با کوچکترین مسئلهای از کوره درمیرود؛ بنابراین استفاده از راهکارهای درمانی که گفته شد، گاهی واقعا ضروری است.
برای کاهش عوارض اختلالات روحی و روانی مانند افسردگی هم بهجز کمک گرفتن از یک روانشناس یا رواندرمانگر میتوانیم خودمان نیز برنامههایی داشتهباشیم تا در این دوران کمتر اذیت شویم و آثار منفی آن تا ماه بعد برایمان باقی نماند. در ادامه به برخی از این راهکارها اشاره گذرایی داریم، هرچند این توصیهها از فردی به فرد دیگر میتواند بسیار متفاوت باشد:
درباره اختلالات جسمی و روحی سندرم پیشازقاعدگی بیشتر بدانیم. این موضوع کمک میکند نسبت به خودمان اطلاعات بیشتری بهدست آوریم و از اینکه تنها کسی نیستیم که چنین مشکلاتی را تجربه میکند، احساس بهتری پیدا کنیم.
تغییرات خلقیمان را فهرست و طوری برنامهریزی کنیم تا در این روزها استراحت بیشتری داشتهباشیم. خواب منظم و بهقاعده کمک زیادی به آرامش روحی و کاهش مشکلات جسمی میکند.
به اطرافیانمان درباره وضعیت جسمی و روحیای که داریم، توضیح بدهیم و از آنها حمایت بیشتری بگیریم.
سعی کنیم درگیریهای کاری و فکریمان را در این روزها به کمترین میزان ممکن برسانیم.
اگر جزو گروههای پرخطر هستیم، مانند کسانی که سابقه افسردگی دارند، حتما از یک روانشناس کمک بخواهیم.
بیش از زمانهای دیگر به بهداشت و زیبایی ظاهریمان توجه کنیم. اینکار حس خوبی هم به خودمان و هم به اطرافیانمان میدهد.
اینکه میگوییم اطرافیان باید درجریان این تغییرات جسمی و روحی باشند، چند علت مهم دارد. دختر نوجوانی را تصور کنید که بهجز تغییرات بلوغ درگیر اختلالات سندرم پیشازقاعدگی هم شدهاست. اگر خودش درباره این تغییرات اطلاعات زیادی نداشتهباشد و اطرافیانش هم بهعلت ناآگاهی از او حمایت روحی و روانی لازم را نکنند، مشکلات دوران بلوغ او چندبرابر خواهد شد.
حالا مردی را تصور کنید که اطلاعات بسیار اندکی درباره اختلالات سندرم پیشازقاعدگی همسرش دارد. نخستین برداشتی که از این تغییرات خلقی و حساسیتهای زیاد همسرش در این روزها خواهد داشت، بهانهگیری و کجخلقی است که یکی دوبارش پذیرفته شدهاست، ولی بیشتر از آن، همیشه محلی است که نخستین جرقه دعوا و مشاجرات زندگی در آن زده میشود.
بنابراین، ضروری است که خانمها درباره تغییرات و مشکلاتی که در این روزها دارند، مفصل با همسرشان حرف بزنند و به او اطلاعات بدهند، نه اینکه انتظار داشتهباشند او شرایطشان را بفهمد و درکشان کند. پدرومادرها هم به همین اندازه وظیفه دارند درباره مشکلات جسمی و روحی دخترانشان در این روزها بدانند و حمایتشان کنند.
روی صحبتمان با آقایان محترم است. حمایتی که خانمها از همسرانشان میطلبند، بیشتر وقتها روحی و روانی است تا انجام دادن کاری، پس اگر قصد حمایت از همسرتان را دارید، این توصیهها را جدی بگیرید.
اگر همسران تغییرات و اختلالات جسمی و روحی این دوران را جدی نگیرند و باهم برای کمتر شدن عوارض آن فکری نکنند، این مسئله خیلی زود سبب نارضایتی زناشویی و آسیبپذیر شدن روابطشان خواهد شد، بدون آنکه خودشان متوجه باشند.
این روزها زنان بسیاری در خارج از خانه کار میکنند. موضوعی که میتواند در شرایط خاصی مانند دوران قاعدگی یا روزهای پیش از آن، فشار جسمی و روانی دوچندانی را بر آنها وارد کند، بنابراین درک کردن شرایطشان و همراهی و حمایت از آنها افزونبر اینکه میتواند بر عملکردشان در محیطهای کاری اثر مثبت بگذارد، سبب بالابردن کیفیت کاری نیز میشود. این حمایتها میتواند از سبکتر کردن کار موظفی خانمها در این دوران تا دادن مرخصیهای روزانه و ساعتی متفاوت باشد.