 
                                    
                
                داستان صوتی با عنوان «این داستان حقیقت دارد» به قلم  حامد عسکری  را در ادامه بشنوید.
                                    کد خبر: ۱۴۸۰۴۲   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۱/۱۰
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                نبات چوب دارش را داشتم توی چای می چرخاندم و از بخار چای و نبات زعفرانی لذت می بردم که پرگاز پیچید توی دایره میدان.
                                    کد خبر: ۱۴۷۲۶۸   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۱/۰۵
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                راستش نقره خانم من این روزها خیلی بیشتر از قبل گریه میکنم، من مانده ام کی گفته این حرف را که مرد گریه نمیکند
                                    کد خبر: ۱۴۷۰۳۷   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۱/۰۴
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                درست است آقایان رجال مملکتی خیلی مقبولی نداریم، تا آنچه باید، فرسخها راه داریم، ولی خودمان رعیت هم به هم رحم نمیکنیم.
                                    کد خبر: ۱۴۶۶۵۱   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۱/۰۲
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                نقره خانم چه بر سر عشق و همزیستی و دل شریکی میآید که بعد سنواتی مرد نوعی و زن نوعی یخ میکند، دل به زندگی نمیدهد و بر تنور محبت هیزمی نمیاندازد.
                                    کد خبر: ۱۴۶۲۳۳   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۲۹
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                من میگویم زمستان خدا علی القاعده وقتی این جوری برفش برف باشد نه حرف، بسیار فصل خوشایندی است.
                                    کد خبر: ۱۴۵۸۹۴   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                هنوز از گیجی غم حاج قاسم در نیامده بودیم که به غم پرواز اوکراین مبتلا شدیم، کلمهها یاری نمیکرد.
                                    کد خبر: ۱۴۴۳۸۱   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                دو هزار تومن میشد غذای ماهیهای آکواریوم حجره، دوهزار تومن قسط کاپشنم به خلیلی که به طلبهها لباس قسطی میداد، هفتهای چهارتا مجله ایران جوان میخریدم.
                                    کد خبر: ۱۴۴۱۴۶   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۱۸
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                ما هر جوری حساب میکنیم نقره خانم هیچ چیزمان با هیچ چیزمان نمیخواند. این فقره دالر هم شده قوز بالای قوز.
                                    کد خبر: ۱۴۳۷۰۳   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۱۵
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                متن پیش نمیرود. هرچه مینویسم نچسب است، راضی ام نمیکند، delete را میگیرم و حروف یکی یکی سطر سطر حذف میشوند.
                                    کد خبر: ۱۴۳۲۹۲   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۱۳
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                چه میخواهیم الا اینکه عصری هواخنکی شما بنشینید، ما از جالیز برسیم، لیوان خاکشیریخمالی دستمان بدهید و قوتمان به قاعده باشد و دلمان خوش؟
                                    کد خبر: ۱۴۲۸۲۹   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                من را ببخشید که حالم خوش نیست، درست عین جانبازهای اعصاب و روان که یک عدهای شان توی یک جای زمان متوقف شده و هر از گاهی دوباره لحظه هاشان از همانجا شروع میشود.
                                    کد خبر: ۱۴۲۰۹۰   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۰۷
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                ما میگوییم مادر، عربها میگویند ام، انگلیسیها میگویند مام، یونانیها میگویند مانا...
                                    کد خبر: ۱۴۱۹۰۱   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۰۵
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                اگر این بود که چرا نشسته اید کرور کرور مواجب میگیرید که هوا رو به آلودگی گذاشت کاری بکنید. پیشگیریای بکنید. درمانی بکنید.
                                    کد خبر: ۱۴۱۲۵۰   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۱۰/۰۱
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                یک روز با قطار از کرمان رسیدم و دیگر نشد به خانه بروم و مستقیم رفتم سرکار، توی قطار خوب نخوابیده بودم و تمام طول روز را کوفته بودم.
                                    کد خبر: ۱۴۰۹۰۳   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۰۹/۲۹
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                به یاد داریم در عنفوان جوانی که به مکتب خانه میرفتیم، گویا جوانکی مزلف، متلکی به یکان از دخترکان بلوغاتی مکتب انداخته بود و دختر به برادرش نقل ماجرا کرده بود و برادر خبر را که میشنود، رگ غیرتش باد میکند
                                    کد خبر: ۱۳۷۲۶۰   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۰۹/۰۸
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                همه ایران خوشحال است. آنهایی هم که میگویند نه، ته ته قلبشان که چراغ قوه بیندازی، میبینی خوشحالند، شاید خیلی بیشتر از ما.
                                    کد خبر: ۱۳۶۸۶۸   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۰۹/۰۶
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                 حامد عسکری  - شاعر و نویسنده
                                    کد خبر: ۱۳۶۲۵۲   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                دوگانهای بهر آن یگانه به جا آورده، خوابیده بودیم که دیدیم کامبیزخان، ولد ذکور منوچهرخان، وارد عمارت شدند.
                                    کد خبر: ۱۳۶۰۶۷   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۰۹/۰۱
                                 
                
                                
                                     
                                    
                
                به یاد روزگار خودمان و به یاد آن احوالات، چند نام و چهره را که در یاد داشتیم، جست وجو کردیم و در پیشانی امر نبشتیم ستارخان.
                                    کد خبر: ۱۳۵۶۴۹   تاریخ انتشار                        : ۱۴۰۱/۰۸/۲۹