خاطرات - صفحه 4

خاطرات

| شهرآرانیوز
ما اگرچه از هم دور بودیم، اما کنار هم بزرگ شدیم و در خیابان‌ها و کوچه‌های مختلفی با یکدیگر خاطره داریم.
ما اگرچه از هم دور بودیم، اما کنار هم بزرگ شدیم و در خیابان‌ها و کوچه‌های مختلفی با یکدیگر خاطره داریم.
کد خبر: ۱۶۱۵۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۱

با دستپاچگی نامه‌ها را انداختم توی دست دختر و گاز را گرفتم و به حال فرار از معرکه گریختم.
با دستپاچگی نامه‌ها را انداختم توی دست دختر و گاز را گرفتم و به حال فرار از معرکه گریختم.
کد خبر: ۱۶۱۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۰

برای اولین بار توی عمرم مِهر یک دست به دلم نشست و احساس کردم، یک دل نه صد دل، عاشق دست و صدا شده ام.
برای اولین بار توی عمرم مِهر یک دست به دلم نشست و احساس کردم، یک دل نه صد دل، عاشق دست و صدا شده ام.
کد خبر: ۱۶۰۸۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۷

نه فقط سالن ورزشی راه آهن، که خود راه آهن هم، با آن ایستگاه بزرگ تاریخی اش، با آن میدانگاهی خلوت وسیع، شب‌های ماه مبارک، تبدیل می‌شد به زمین فوتبال.
نه فقط سالن ورزشی راه آهن، که خود راه آهن هم، با آن ایستگاه بزرگ تاریخی اش، با آن میدانگاهی خلوت وسیع، شب‌های ماه مبارک، تبدیل می‌شد به زمین فوتبال.
کد خبر: ۱۵۹۹۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۳۱

همه ما انگار به یک مکان و در یک زمان به تکه‌ای از شهر یا خانه یا یک ییلاق حس دیگری داریم.
همه ما انگار به یک مکان و در یک زمان به تکه‌ای از شهر یا خانه یا یک ییلاق حس دیگری داریم.
کد خبر: ۱۵۶۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۴

من از آن دست آدم‌ها – اوه ببخشید! – از آن دست شاعر‌ها بوده ام که هرجا رفته ام قلم همراهم بوده...
من از آن دست آدم‌ها – اوه ببخشید! – از آن دست شاعر‌ها بوده ام که هرجا رفته ام قلم همراهم بوده...
کد خبر: ۱۵۵۳۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۵

بازار فتح آباد مشهد، همیشه خدا، بوی عید می‌دهد، بوی خانه‌های نونَوار برق افتاده، بوی فرش‌های شسته و پرده‌های اتوکشیده...
بازار فتح آباد مشهد، همیشه خدا، بوی عید می‌دهد، بوی خانه‌های نونَوار برق افتاده، بوی فرش‌های شسته و پرده‌های اتوکشیده...
کد خبر: ۱۵۵۳۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۵

اگر رمان چند جلدی «کوه‌های سفید»، «شهر طلا و سرب»، «تنوره‌ی آتش» و.. را خوانده باشید می‌دانید چند نوجوان برای فرار از دست سه پایه‌ها که به آن‌ها حکومت می‌کنند به سوی کوه‌های سفید که قرارگاه تعدادی آزادی خواه جوان مثل خودشان است فرار می‌کنند و در تمام این رمان، کوه‌های سفید نماد آزادی است.
اگر رمان چند جلدی «کوه‌های سفید»، «شهر طلا و سرب»، «تنوره‌ی آتش» و.. را خوانده باشید می‌دانید چند نوجوان برای فرار از دست سه پایه‌ها که به آن‌ها حکومت می‌کنند به سوی کوه‌های سفید که قرارگاه تعدادی آزادی خواه جوان مثل خودشان است فرار می‌کنند و در تمام این رمان، کوه‌های سفید نماد آزادی است.
کد خبر: ۱۵۴۹۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۳

اصلا عید با شیرینی و آجیلش عید می‌شود. اینکه عید داشته باشی و هیچ کدام از این‌ها نباشد که نمی‌شود.
اصلا عید با شیرینی و آجیلش عید می‌شود. اینکه عید داشته باشی و هیچ کدام از این‌ها نباشد که نمی‌شود.
کد خبر: ۱۵۴۹۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۳

یک فیلم تلویزیون نشان می‌داد از آقایی که می‌رفت توی روستا‌ها و بین بچه‌های روستا کتاب تقسیم می‌کرد.
یک فیلم تلویزیون نشان می‌داد از آقایی که می‌رفت توی روستا‌ها و بین بچه‌های روستا کتاب تقسیم می‌کرد.
کد خبر: ۱۵۴۵۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۱

من پنج سال نامه رسان بودم و سه بار گذارم افتاد به بیمارستان امدادی.
من پنج سال نامه رسان بودم و سه بار گذارم افتاد به بیمارستان امدادی.
کد خبر: ۱۵۳۲۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۳

«خلج»، خاطره کوهنوردی‌های نسل‌های قبل است. راهی خاکی که از ته محله «سیدی»، صاف می‌رفته تا دل کوه.
«خلج»، خاطره کوهنوردی‌های نسل‌های قبل است. راهی خاکی که از ته محله «سیدی»، صاف می‌رفته تا دل کوه.
کد خبر: ۱۵۲۹۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۱

آدم در طول عمرش چندبار سروکارش به بیمارستان می‌افتد؟ و دانستن این‌ها چه کمکی به آدم می‌کند؟
آدم در طول عمرش چندبار سروکارش به بیمارستان می‌افتد؟ و دانستن این‌ها چه کمکی به آدم می‌کند؟
کد خبر: ۱۵۲۳۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۸

شکسته بند، فک آقای شاه نظری راجا انداخت. ولی مگه می‌شد جلو آقای شاه نظری رو گرفت؟
شکسته بند، فک آقای شاه نظری راجا انداخت. ولی مگه می‌شد جلو آقای شاه نظری رو گرفت؟
کد خبر: ۱۵۱۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۶

اینکه چطور شد من نامه رسان طرقبه شدم و حدود پنج سال نامه‌های مردم طرقبه را رساندم خودش حکایت متفاوت و جالبی است.
اینکه چطور شد من نامه رسان طرقبه شدم و حدود پنج سال نامه‌های مردم طرقبه را رساندم خودش حکایت متفاوت و جالبی است.
کد خبر: ۱۵۰۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۷

اولین بار چه کسی گفت دلتنگی؟ یعنی چه دلتنگی؟ آدم با دلش که دلتنگ نمی‌شود.
اولین بار چه کسی گفت دلتنگی؟ یعنی چه دلتنگی؟ آدم با دلش که دلتنگ نمی‌شود.
کد خبر: ۱۵۰۰۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۴

وقتی حتی از جنازه بی جان آدم‌ها هم می‌ترسیدیم چطور می‌خواستیم جوانی را که گلوله خورده بود به تماشا بنشینیم.
وقتی حتی از جنازه بی جان آدم‌ها هم می‌ترسیدیم چطور می‌خواستیم جوانی را که گلوله خورده بود به تماشا بنشینیم.
کد خبر: ۱۴۹۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۹

حوالی دهه فجر در دبستان کوچکمان غوغایی به پا می‌شد که نوستالژی شیرینش تا سال‌ها بعد ماندگار شود و این تکرار نسل به نسل ادامه یابد.
حوالی دهه فجر در دبستان کوچکمان غوغایی به پا می‌شد که نوستالژی شیرینش تا سال‌ها بعد ماندگار شود و این تکرار نسل به نسل ادامه یابد.
کد خبر: ۱۴۹۳۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۹

صدیقه مقدسی در گفتگو با شهرآرا:
کد خبر: ۹۸۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۸

از دوردست صدای شلیک گلوله به گوش می‌رسد و فریاد‌های نامفهوم مرگ برشاه و صدای رسای ا... اکبر.
از دوردست صدای شلیک گلوله به گوش می‌رسد و فریاد‌های نامفهوم مرگ برشاه و صدای رسای ا... اکبر.
کد خبر: ۱۴۸۵۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۳

پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->