داستان - صفحه 29

داستان
| شهرآرانیوز
نوک بینی اش سرخ شده بود، گوش هایش دو گلبرگ یخ زده بود، باد توی مو‌های تنباکویی اش می‌پیچید و سرما را  معطر می‌کرد.
نوک بینی اش سرخ شده بود، گوش هایش دو گلبرگ یخ زده بود، باد توی مو‌های تنباکویی اش می‌پیچید و سرما را  معطر می‌کرد.
کد خبر: ۱۴۸۴۲۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۲

عمه بزرگ آدم سرد و بی حالی بود. نه عاشق شده بود و نه طعم غذایی یا فیلم و سریالی می‌شد پیدا کرد که او را سر ذوق بیاورد.
عمه بزرگ آدم سرد و بی حالی بود. نه عاشق شده بود و نه طعم غذایی یا فیلم و سریالی می‌شد پیدا کرد که او را سر ذوق بیاورد.
کد خبر: ۱۴۷۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۹

سپهر را همه دوست داشتند. از آن بچه‌هایی بود که به قول بی‌بی، نمک داشت. هرجا که می‌رفت توی دل همه جا باز می‌کرد.
سپهر را همه دوست داشتند. از آن بچه‌هایی بود که به قول بی‌بی، نمک داشت. هرجا که می‌رفت توی دل همه جا باز می‌کرد.
کد خبر: ۱۴۷۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۸

نبات چوب دارش را داشتم توی چای می چرخاندم و از بخار چای و نبات زعفرانی لذت می بردم که پرگاز پیچید توی دایره میدان.
نبات چوب دارش را داشتم توی چای می چرخاندم و از بخار چای و نبات زعفرانی لذت می بردم که پرگاز پیچید توی دایره میدان.
کد خبر: ۱۴۷۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۵

دست تکان دادم و با صدای بلند گفتم: دربست چهارراه شهدا.
دست تکان دادم و با صدای بلند گفتم: دربست چهارراه شهدا.
کد خبر: ۱۴۷۰۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۴

عمو خرسی با ناراحتی از خانه‌اش که در کنار صخره سنگی بزرگ بود بیرون آمد و باخودش گفت: چرا این‌طور شد؟ چرا مراقب نبودم؟
عمو خرسی با ناراحتی از خانه‌اش که در کنار صخره سنگی بزرگ بود بیرون آمد و باخودش گفت: چرا این‌طور شد؟ چرا مراقب نبودم؟
کد خبر: ۱۴۶۵۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۳

قصه شوهر فریده یکهو می‌رسید به جایی که مرد مفلوک خودش را توی حمام آتش می‌زند و یک هفته توی بیمارستان زنده نگهش می‌دارند، اما بیشتر از این زورشان نمی‌رسد و می‌میرد.
قصه شوهر فریده یکهو می‌رسید به جایی که مرد مفلوک خودش را توی حمام آتش می‌زند و یک هفته توی بیمارستان زنده نگهش می‌دارند، اما بیشتر از این زورشان نمی‌رسد و می‌میرد.
کد خبر: ۱۴۶۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۲

نقره خانم چه بر سر عشق و همزیستی و دل شریکی می‌آید که بعد سنواتی مرد نوعی و زن نوعی یخ می‌کند، دل به زندگی نمی‌دهد و بر تنور محبت هیزمی نمی‌اندازد.
نقره خانم چه بر سر عشق و همزیستی و دل شریکی می‌آید که بعد سنواتی مرد نوعی و زن نوعی یخ می‌کند، دل به زندگی نمی‌دهد و بر تنور محبت هیزمی نمی‌اندازد.
کد خبر: ۱۴۶۲۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۹

مسافران محو شده لای کاپشن و کلاه و شال توی ایستگاه منتظرند و هربار که اتوبوس توقف می‌کند انگار چند اسکیمو به مقصدی در شهر سوار می‌شوند.
مسافران محو شده لای کاپشن و کلاه و شال توی ایستگاه منتظرند و هربار که اتوبوس توقف می‌کند انگار چند اسکیمو به مقصدی در شهر سوار می‌شوند.
کد خبر: ۱۴۵۸۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷

داخل استوری «دنیای من کتاب» نوشته بود: سلام دوست عزیز، شما به چالش کتاب‌خوانی دعوت شده‌اید.
داخل استوری «دنیای من کتاب» نوشته بود: سلام دوست عزیز، شما به چالش کتاب‌خوانی دعوت شده‌اید.
کد خبر: ۷۳۰۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷

داستان‌های سفید بدون هیچ کلمه‌ای و با دنیای تصاویر برای ما داستان می‌گویند.
داستان ‌های سفید بدون هیچ کلمه‌ای و با دنیای تصاویر برای ما داستان می‌گویند.
کد خبر: ۷۳۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۶

سال ۶۹  شهرک برای مرغ‌ها و خروس‌ها ناامن شد. معلوم بود کار چه کسی است، ولی احدی حرفش را نمی‌زد.
سال ۶۹  شهرک برای مرغ‌ها و خروس‌ها ناامن شد. معلوم بود کار چه کسی است، ولی احدی حرفش را نمی‌زد.
کد خبر: ۱۴۵۴۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۵

فکرم حسابی مشغول است و عذاب وجدان رهایم نمی‌کند. به هر کسی می‌گویم تقصیر من نبود که مهرداد به این حال و روز افتاد، باور نمی‌کند.
فکرم حسابی مشغول است و عذاب وجدان رهایم نمی‌کند. به هر کسی می‌گویم تقصیر من نبود که مهرداد به این حال و روز افتاد، باور نمی‌کند.
کد خبر: ۱۴۴۴۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۴

نامزدهای دریافت جایزه بخش مسابقه مستند و فیلم داستانی سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار اعلام شد.
نامزدهای دریافت جایزه بخش مسابقه مستند و فیلم داستان ی سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار اعلام شد.
کد خبر: ۱۴۴۹۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۲

من وقتی سوار قطارشهری می‌شم، برای اینکه سرگرم بشم، یه بازی ساختم؛ نگاه می‌کنم چهره هر مسافری شبیه کدوم آدم معروفه.
من وقتی سوار قطارشهری می‌شم، برای اینکه سرگرم بشم، یه بازی ساختم؛ نگاه می‌کنم چهره هر مسافری شبیه کدوم آدم معروفه.
کد خبر: ۱۴۴۵۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۰

«روزتــــان به شادی و شادکامی! امیدواریم روزی را که شروع کرده‌اید و پیش روی شماست، لبالب از نور و بهروزی باشد و موفقیت...»
«روزتــــان به شادی و شادکامی! امیدواریم روزی را که شروع کرده‌اید و پیش روی شماست، لبالب از نور و بهروزی باشد و موفقیت...»
کد خبر: ۱۴۴۴۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۰

وحید حسینی - داستان نویس
وحید حسینی - داستان نویس
کد خبر: ۱۴۳۶۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۶

ما هر جوری حساب می‌کنیم نقره خانم هیچ چیزمان با هیچ چیزمان نمی‌خواند. این فقره دالر هم شده قوز بالای قوز.
ما هر جوری حساب می‌کنیم نقره خانم هیچ چیزمان با هیچ چیزمان نمی‌خواند. این فقره دالر هم شده قوز بالای قوز.
کد خبر: ۱۴۳۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۵

اصلا نشستن روی ویلچر برای این آدم از هر مرضی بدتر بود و خلق وخو‌های عجیبی را در او بیدار کرده بود که یکی شان همین وسواس عیب گذاشتن بود.
اصلا نشستن روی ویلچر برای این آدم از هر مرضی بدتر بود و خلق وخو‌های عجیبی را در او بیدار کرده بود که یکی شان همین وسواس عیب گذاشتن بود.
کد خبر: ۱۴۲۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۱

چین کلاغ پای ثابت جدی قصه‌های شهر مشهد است، حتی اگر نامی از آن نیامده باشد، او آن گوشه ایستاده است.
چین کلاغ پای ثابت جدی قصه‌های شهر مشهد است، حتی اگر نامی از آن نیامده باشد، او آن گوشه ایستاده است.
کد خبر: ۱۴۲۶۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۰

پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->